خونه مییییتکونیم!
بسم الله الرحمن الرحیم
های/ انقد داره روز و شبم دنبال هم میدوئه که جدی نمی فمم چجوری میگذره! اصن باورم نمیشه به این زودی شنبه شد! وای باز باید برم بیرون!کلی کار دارم تو خونه خب!
*امروز بیروه رفتیم و اومدیم و دیوارای پذیرایی و راهرو و جابجایی وسایل یخچال و لباس شستن و ... اوففففففف میخواستم اتاقمم امروز تموم شه که نشد.. دیگه واقعا نرسیدیم. پنجره های حال هم شسته شد. پنجره آشپزخونه مونده... هومممم باید زودتر بیام خونه که برسم اینا تموم شه.
*گل و بلبل های خونه رو با ریختم دور یا اونایی که موندن هم داغونن...یکیشونم بردم بشورم که کن فیکون شد!:))) گل رومیزیمون هم که چندوقته پیش مامان شست و رنگ سبز و زرد و قرمز الان مخلوط شده یچی تومایه های بنفش کثیفه !:)) خدا کنه گلی که نشون کردم بخرم خییییییلی گرون نباشه. امروز یجا یه تابلو بزرررررررگ دیدم 26!! تنها دلیل نخریدنم این بود که شیشه نداشت! بعد که اومدم خونه گفتم دیوانه ! خب نمیخوای رو اون ویترای کار کنی که ! خب شیشه نداشته باشه !!
*الانم چش و چال ندارم که! خستمه...چشام میسوزههههههه خوابم میااااااااااااااااااد...این بنیامین هم آلبومش قشنگه ها ، اولش فککرم خیلی غمگینه.
*برا قرار دادن گوشت و سبزیجات تو یخچال چه پیشنهادی دارید؟ بجز کیسه فریزر هاااا
[ شنبه 92/12/24 ] [ 1:4 صبح ] [ دکترکلپچ! ]